مثل دیروز که نه
مثل هر روزم من
روزهای بی رنگ
روزهای ابری
روزهای نمناک
روزه ی بی افطار، بی اذان مغرب
و بهاری خسته بر زمستانی سرد.
خسته ام من انگار
مثل هر سالم من
سالهای بی رنگ
سالهای ابری
سالهای نمناک
مدت عمر گذشت، بی هدف، بی مقدار.
روزها می گذرد
هفته ها می آید
ماه ها در گذرند
عمرها می مانند، بی حضور و معنا.
معنی ام ده ای یار
ای رفیق و همدم
همدم تنهایی
مست مستم گردان
از هر آن چیز که هست
هرچه باشد، باشد!
ذهن من آلوده ست
به رهایی به گسستن، رفتن
به شکستن به پریدن، پرواز....
کلمات کلیدی: